عدالت آموزشی (علیرَضا مشکانی)
بحث عدالت آموزشی همواره از مسائل و دغدغههای آموزش و پرورش در کشور ما بوده است. عدالت یعنی آنکه هر چیز وهر کس سر جای خود قرار بگیرد ،یعنی در عرصه مدیریتی شاهد شایسته سالاری وشایسته گزینی باشیم،یعنی منابع انسانی وامکانات آموزشی بصورت عادلانه وبرابر توزیع شوند ،آن چه مورد تاکید مقام معظم رهبری است نصیب برابر آموزشی است. یعنی آن دانشآموز در روستا و یا در مناطق عشایری، همانقدری از نسیب آموزشی آموزش و پرورش بهره ببرد که یک دانشآموز در یک کلان شهر مثل مشهد یا تهران میتواند از آن بهرهمند باشد.
راهبرد مدیران آموزشی در سطح کلان برای توسعه و تعمیق و بسط عدالت آموزشی باید مشخص باشد. در ابتدای امر لازم است برای اندازهگیری نسیب آموزشی، شاخص داشته باشیم. نسیب آموزشی را میتوانیم در ۲ حوزهی کمی و کیفی به صورت عملیاتی و قابل سنجش تعریف کنیم.
نسیب آموزشی کمی یعنی نسبت به معلم به دانش آموز، نسبت فضای آموزشی به دانشآموز، تعداد کلاس نسبت به دانشآموز و سایر شاخصهایی که در آمار ها ذکر میشود چقدر است؟ داشتن این ارقام و اطلاعات آن جا حائز اهمیت میشود که مدیران عالی میخواهند سهمیههای مناطق و شهرستانها را برای جذب نیرو و امکانات مشخص کنند.
وقتی یک آمایش آماری دقیق در سطح استان داشته باشیم، که البته فکر میکنم هم اکنون این آمارها موجود است؛ میتوانیم منابع و امکانات و نیروهایمان را به ترتیب اولویت و نیاز مناطق توزیع کنیم و این امر موجب کاهش اختلاف سطح نسیب آموزشی به لحاظ کمی میگردد.
اما بحث در خصوص نسیب کیفی آموزش مقداری متفاوت است و با چالشهای عمیقی در حوزه مواجهیم.
در حال حاضر شرایط اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی طوری برای آموزش و پرورش استان خراسان رضوی رقم خورده است، که معلمان با افزایش سنوات کاری و تجربه خود گرایش به نقل و انتقال به مرکز شهرستان و استان پیدا میکنند و این سیستم عملاً باعث میشود که هر چه به مرکز و نواحی برخوردار تر نزدیک میشویم معلمان با سابقه تر و با تجربه تر و البته مسن تر میشوند. این موضوع طبیعتا منجر به خالی شدن افراد با تجربه از مناطق کمتر برخوردار میگردد. به علاوه معمولا سنوات حدمتی همکاران ما در نواحی برخوردار مشهد بالای ۲۵ سال است و این مناطق خالی از نیروهای جوان هستند.
در بحث مرتبط بودن رشتههای تحصیلی و میزان تحصیلات نیز مسائل مشابهی داریم که البته با آمایش دقیق قابل حل است.
امروز همچنین با معضلی روبرو هستیم که اگر کسی برای آموزش خود هزینه نکند با چالشهای متعدد در استفاده از آموزش با کیفیت روبرو میشود .
امروز مدارس خاص وغیر انتفاعی ودر یک کلام پولی ،امکانات خاص ،تعداد مناسب دانش آموز وبهترین منابع انسانی را در اختیار دانش آموز قرار میدهد ،یعنی اگر پول بدهید کلاس با تعداد دانش آموز استاندارد خواهید داشت ،از بهترین معلمان برخوروار میشوید وبهترین امکانات را در اختیار خواهید داشت ،آیا این بر خلاف صریح قانون اساسی نیست .
بحث استعداد دانش آموزان بسیار اهمیت دارد که متاسفانه باز هم در مناطق برخوردار کلاس های تیزهوشان برگزار میشود، متاسفانه باید قبول کنیم دانش آموزان برای شرکت در کنکور نیز شرایط مساوی ندارند.
تمام کشور باید بهترین امکانات آموزشی، معلم و مدیر را داشته باشد.
مافیای کنکور، کلاس های کنکوری و… باید حذف شود و باید به سمت مهارت پروری برویم.
ما مخالف کنکور نباید باشیم اما باید مخالف مافیای کنکور باشیم.
نویسنده: علیرَضا مشکانی
- امیرعلی حسینی راد
- کد خبر 58345
- يک نظر
- پرینت
شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید
کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -
عالی بود